استغاثه و طلب
الّلهم أنت کشّاف الکرب و البَلوي ....
در اين فراز از دعاي شريف ندبه که انسان را از حالت راز و نياز با وليّ خدا به حالت تقاضا و درخواست از درگاه الهي منتقل مي کند، در ابتدا که با درخواست لقاي وليّ خدا شروع مي شود و نشان دهنده ي شدت عطش روحي و اشتياق انسان به درک وجود امام زمان عليه السلام است و البته همراه با تقاضاهايي است که انسان براي خود از خداي متعال دارد، و براي به استجابت رسيدن اين درخواست ها، آن هم نه فقط در دنيا، بلکه هم در دنيا و هم در آخرت، با صلوات بر محمد و آل محمدعليهم السلام، توجهي دوباره به ساحت اولياي خاص خدا پيدا مي کند و در پايان، تقاضاي شفاعت و همراهي هميشگي و وصال بي پايان وليّ خدا را که نتيجه ي آن انتظارها و آن جست وجوهاست، از درگاه خداي متعال بر زبان جاري مي کند.
همان طور که ملاحظه شد، اين دعاي شريف از ابتداي فراز سوم با بيان گزارشات کوتاهي از تحولات عمده و رو به تکامل جامعه ي بشري، درصدد قرار دادن انسان، در متن ماجراي قضاي الهي نسبت به اولياي خاص خدا برامد و خواننده ي دعا را در انتهاي بخش سوم از همين فراز با بيان اين جملات: فعلي الاطايب من اهل بيت محمدٍ و علي صلي الله عليهما و آلهما فيبک الباکون... درگير با بلاي اولياي الهي مي کند و در همين حال با ذکر عباراتي چون: أين الحسين أين الحسين روح مبتلا و مصيبت زده ي او را به سوي انتظار روزگار رفع بلا و به نتيجه رسيدن زحمات اولياء اللَّه سوق مي دهد، يعني درصدد هدايت مصيبت زدگي انساني که مبتلا به بلاي وليّ خدا شده برمي آيد و عزاداري او را با روشن نمودن چراغ انتظار در وجودش هدف مند مي نمايد (که اين انتظار همان درخواست کمال نهايي براي جامعه ي بشري است) و البته به همين مقدار هم اکتفا نمي کند، بلکه بعد از گذراندن مراتب سه گانه ي انتظار، در فراز چهارم، پس از درخواست و دعا براي درک دولت حقه ي وليّ خدا بر روي زمين، خواننده را به سوي تقاضاي وصال ابدي و اخروي نيز راهنمايي مي فرمايد. و اين چيزي جز يک فلسفه ي تاريخ توحيدي بر مبناي معارف ملکوتي اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام نيست که در قالب دعا از جانب ائمه معصومين عليهم السلام صادر شده است.
و الحمدلله رب العالمين.