ضرورت شناخت سنت هاي حاکم بر تاريخ
پس از بيان معنا و نتايج اصل اول، ضرورت شناختِ دقيق و عميقِ قوانين و سنّت هاي حاکم بر حرکت جوامع بشري امري روشن خواهد بود، و اين شناخت امري ممکن بوده و قابل بهره برداري است؛ زيرا انسان ها با کمال اختيار و آزادي خدادادي، نحوه بهره برداري از اين قانون مندي را در مي يابند.
قرآن کريم نيز انسان ها را به ضرورت اين شناخت، توجّه داده است و مجموعه اي از اين قوانين را بيان نموده و نحوه بهره برداري از آنها را روشن کرده است.
آيه شريفه «ان الله لا يغفّ ما بقوم حط يغفّوا ما بانفُي ک م»، [1] رساترين آيه در اين زمينه است که هر گونه دگرگوني اجتماعي را - هر چند از سوي خدا باشد - به اراده و خواست مردم وابسته نموده و براي انتخاب انسان، حوزه اي بزرگ و مهم تعيين کرده است.
با شناخت اين سنت ها، بسياري از چالش هاي بحث هاي تاريخي ترميم مي شود، و عدم شناخت برخي از واقعيت ها و يا تحريف بعضي ديگر در طول تاريخ، مانع رسيدن به تحليل منطقي و دقيق نخواهد بود، زيرا که با ديدي کلان و فراگير، حوادث را مي بينيم و مي سنجيم.
و بدين سان با اين شناختِ کلان تاريخ هر عصري را بهتر درک خواهيم نمود، و به تحليل وقايع و پديده هاي آن خواهيم رسيد.
پاورقي
[1] سوره رعد، آيه 11.