شناخت مطلوب و راه رسيدن به آن
سؤال يکم - چه گونه ممکن است شناخت مردم از امام مهدي (عليه السّلام) در عين غيبت از ديده هاي آنان، همچون شناخت آنان از او در حال حضورش باشد؟
سؤال دوم - با توجّه به غيبت امام مهدي (عليه السّلام) و احساس نکردن آثار وجودي او در جامعه، چه گونه مي توانيم شناختي عميق از او پيدا کنيم؟
سؤال سوم - با توجه به دو سؤال گذشته، آيا ممکن است ايمان به وجود او در دوران غيبت کبري به ايماني در حدّ يقين برسد؟
کليد حل اين سه سؤال را در شماره ي پيش تقديم شد، و روشن شد که مسئله ي امام مهدي (عليه السّلام) در دوران غيبت، بويژه غيبت کبري، يکي از مصاديق ايمان به غيب است. و همان طور که شناخت و ايمان به خداي نامحسوس، امکان پذير است و قابليّت رشد را نيز دارا است، شناخت و ايمان به امام معصوم و غائب که امامت او در قرآن و سنّت منصوص است، امري امکان پذير بوده و هست.
همان طور که رسيدن به مرز يقين، در موضوع ايمان به خدا، امکان پذير است، رسيدن به مرز يقين در مورد ايمان به امام معصوم و غايب نيز امکان پذير است. البته، اين ايمان و رشد آن، به ابزار و وسائلي منطقي و علل طبيعي نياز دارد - که فراهم مي باشند.
بنابراين، بايد در وهله ي علل ضعف شناخت و ضعف ايمان را بشناسيم تا بتوانيم در رفع اين ضعف کوشا باشيم.