پس از پايان جنگ جهاني دوم و با ظهور دو قدرت بزرگ (آمريکا و شوروي) و تقسيم مناطق مختلف جهان در بين خود؛ شرايط بروز جنگ سرد و رقابت هاي مختلف سياسي - اقتصادي و نظامي در بين اين دو قدرت، آغاز شد.

هر کدام از اين قدرت ها، در پي بسط نفوذ خويش و حفظ آن - به ويژه در مناطق استراتژيک - بودند.

از جمله مناطق بسيار مهم، منطقه «مثلث برمودا» بود؛ چرا که با فاصله کمي در نزديکي ايالات متحده آمريکا قرار داشت و منطقه اي کاملاً مهم و سوق الجيسي، براي تسلّط بر اقيانوس اطلس، درياي کارائيب، آمريکاي مرکزي و لاتين به شمار مي رفت.

سوابق استعماري آمريکا، در اين منطقه موجب بروز حرکت هاي رهايي بخش گسترده اي شد و شوري نيز - که شرايط را براي حضور در اين منطقه مساعد مي ديد - با پشتيباني از اين حرکت ها، جاي پاي خود را در منطقه، محکم کرد و در سال هاي جنگ سرد، کوبا و مثلث «برمودا» را، به عنوان يکي از مناطق مهم اين مرحله از قرن بيستم، مطرح ساخت.

تحريک ضد انقلابيان و ايجاد درگيري هاي مختلف در منطقه، از ديگر حوادث دهه هاي 1950 - 1970 ميلادي است.