بازگشت

تاريخچه اي از جزيره خضراء


در اين جا لازم است که تاريخچه اي از جزيره خضراء بيان شود.

در سال هاي حدود 90 ه ق، شخصي به نام «رودريک» (ردزيق) به جهت آن که مردم اندلس و دولتمردان آن، به فرزندان پادشاه قبلي نظر نداشتند، در آن خطه به پادشاهي رسيد.

عادت واليانِ قسمت هاي مختلف اندلس، اين بود که فرزندان دختر و پسر خود را جهت خدمت به پادشاه و تربيت در دربار، به «طليطله» (تولدو) مي فرستادند. اين گروه، در آن جا ازدواج مي کردند و به زندگي خود ادامه مي دادند.

«يوليان»، حاکم «جزيره خضراء» و «سَبْتَة» و...، نيز دختر خويش را به نزد «رودريک» فرستاد. «رودريک» از آن دختر بسيار خوشش آمد و با او خلوت کرد.دختر، داستان خود را براي پدر نوشت. «يوليان» از اين ماجرا خشمگين شد و به جهت انتقام از «رودريک»، نامه اي به «موسي بن نُصَير» که فرماندار «افريقا» از طرف «وليد بن عبدالملک» بود، فرستاد. و او را به «جزيره خضراء» و فتح اندلس دعوت کرد.

«موسي بن نُصير» به جزيره خضراء آمد و با يوليان معاهده اي بست. يوليان نيز وضعيّت اندلس را براي موسي تشريح کرد. «موسي بن نُصَير» نامه اي به «وليد بن عبدالملک» نوشت و از او کسب تکليف کرد. وليد به او نوشت که در آغاز، پيشقراولاني براي کسب اخبار بفرستد و در درياي بي کران، مسلمانان را گرفتار نسازد.

«موسي بن نُصير» مجدداً به «وليد» نوشت که در اين جا، درياي وسيعي نيست بلکه خليجي است که آن طرفش معلوم است.

منظور او، اين بود که فاصله بلاد مغرب تا اندلس، اندک است و تنها خليجي کم عرض ميان آن دو قرار دارد.

موسي، پانصد نفر را با چهار کشتي به طرف اندلس فرستاد. آنان، در جزيره اي پياده شدند آن جزيره را بعداً به نام فرمانده شان، «طريف» ناميدند.

آنان، به جزيره خضراء حمله کردند و غنائم بسياري به دست آوردند. در رمضان سال 91 ه ق، از آن جا بازگشتند. همين واقعه، سبب حرکت مسلمانان براي فتح اندلس شد و موسي بن نصير، «طارق» را به طرف اندلس فرستاد.

«طارق»، جزيره خضراء را فتح کرد. در اين فتح، «يوليان» در خدمت او بود [1] موسي بن نصير، در رمضان 93 ه.ق، پس از فتح اندلس به دست طارق، در مسير اندلس وارد جزيره خضراء شد.

در سال 123 ه.ق، زماني که «عبدالملک بن قطن» امير اندلس بود، امير منطقه «بربر» در افريقا، به او پناه آورد و هنگام مراجعت از «عبدالملک» کشتي هايي خواست تا خود و نيروهايش از اندلس خارج شوند. عبدالملک به آنان گفت، از کشتي هاي جزيره خضراء استفاده کنند. [2] .

در سال 143 «رزق بن نعمان» که حاکم جزيره خضراء بود، به «سَذوته» و «اشبيليه» حمله کرد. [3] .

در سال 245 ه.ق مجوسيانِ سرزمين اندلس به جزيره خضراء حمله کردند و مسجد جامع آن جا را آتش زدند. [4] .

در سال 392 ه ق، «ابوعامر محمدبن ابي عامر» در گذشت. وي که حاجب «هشام بن عبدالرحمان» بود، در زمان صدارت خود، پنجاه و دو نبرد در اندلس انجام داد. او، وزير با کفايتي بود. اصل او، از جزيره خضراء بود. [5] .

در سال 407 ه.ق، «علي بن حمود بن ابي العيش بن ميمون بن أحمد بن علي بن عبدالله بن عمر بن ادريس بن عبدالله بن الحسن بن الحسن بن علي بن ابي طالب»، در اندلس، به حکومت رسيد و برادرش «قاسم بن حمود» حاکم جزيره خضراء شد. [6] .

در محرّم 407 ه.ق، «مستعين»، دو نفر به نام قاسم و علي (فرزندان حمود بن ميمون بن احمد بن علي بن عبيدالله عمر بن ادريس بن ادريس بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علي بن ابي طالب) را به امارت سيته و جزيره خضراء منصوب کرد. قاسم، حاکم جزيره خضراء و علي، والي سبته شدند. [7] .

در سال چهارصد و سيزده ه.ق، يحيي بن علي به جزيره خضراء حمله کرد و بر آن مستولي شد. [8] .

در سال 431 ه.ق، قاسم بن محمود، پس از مرگ و يا کشته شدن، در جزيره خضراء دفن گرديد. [9] .

در سال 479 ه ق، «يوسف بن تاشفين» پس از پيروزي در نبرد «زلاقة» [10] به جزيره خضراء بازگشت. [11] .

در سال 551 ه.ق، «عبد المؤمن»، پسرش «ابا سعيد» را به ولايت «سبته» و «جزيره خضراء» منصوب کرد. [12] .

در سال 580 ه.ق، يوسف بن عبدالمؤمن «از خلفاي موحّدين» براي نبرد با نصاراي اندلس در جبل الطارق پياده شدند و سپس به جزيره خضراء وارد شدند و پس از آن به طرف «اشبونه» («ليسبون» فعلي که در کشور پرتغال واقع است) حرکت کرد و در آن نبرد نيز پيروز شد. يوسف، در اين نبرد، مجروح گشت و در راه بازگشت به جزيره خضراء از دنيا رفت. [13] .

در سال 621 ه.ق، «غرناطه» از دست دولت موحّدين بيرون رفت و از اندلس، فقط «اشبيليه» و جزيره خضراء در دست آنان ماند. [14] .

اين ها، تنها، گوشه اي از يادکردِ «جزيره خضراء» در کتاب هاي تاريخي است. اين حوادث تا سال 897 ه.ق - که اندلس به طور کلي از دست مسلمانان خارج شد - ادامه داشته است. در اين سال ها، حاکمان مختلفي از جمله، حمودهاي بني هود، بني عامر، مرابطين، حاکمان مغرب،... بر آن حکومت کردند و گاه نيز با هجوم مسيحيان، «جزيره خضراء» براي مدّتي از حاکميّت مسلمانان خارج بوده است.

شهر «قرطبه» که از مهم ترين شهرهاي اندلس در زمان حکومت مسلمانان بوده است، داراي هفت دروازه بود:

باب القنطرة که باب الوادي و باب جزيرةُ الخضراء نيز گفته مي شد؛

باب الحديد (سرقسطة)؛

باب ابن عبدالجبار (طليطلة)؛

باب طلبيره (ليون)؛

باب عامر؛

باب بطليوس؛

باب النطارين (اشبيلية).

اين نامگذاري، نشان مي دهد که جزيره خضراء، مکان مشهوري در اندلس بوده است. به گونه اي که در شهر معروف و بزرگ قرطبه دروازه اي به اين نام وجود داشته است.


پاورقي

[1] الکامل، ج 4، ص 562.

[2] الکامل، ج 5، ص 251.

[3] الکامل ج 5، ص 512.

[4] الکامل، ج 7، ص 90.

[5] الکامل، ج 8، ص 678.

[6] الکامل، ج 9، ص 270.

[7] المعجب في تلخيص أخبار المغرب، ص 43.

[8] الکامل، ج 9، ص 274.

[9] الکامل، ج 9، ص 276.

[10] نبرد زلاقه، نبردي مشهور است که در آن مسلمانان به پيروزي عظيمي در شمال اندلس نايل شدند.

[11] الکامل، ج 10، ص 154.

[12] الکامل، ج 11، ص 211.

[13] تاريخ الاسلام، حسن ابراهيم حسن، ج 3، ص.

[14] اندلس يا تاريخ حکومت مسلمين در اروپا، دکتر آيتي، ص 184.