بازگشت

اقبال همگاني


برادران يوسف آن گاه از جام حضور و ديدار يوسف سيراب شدند که همگان به صورت دسته جمعي به سوي او رفتند و به او، اظهار نياز کردند. قرآن مي فرمايد:

و جاء اخوة يوسف. [1] .

برادران يوسف (در پي مواد غذايي به مصر) آمدند.

براي دميدن آفتاب جمال يوسف زهراعليه السلام نيز راهي نيست جز درخواست همگاني. مردم بايد همگي دعا کنند و آمدنش را از خداوند بخواهند. تأثير گذاري دعاي برخي - و نه تمام مردم - چندان معلوم نيست.

حضرت مهدي (عج) در توقيع شريف خود به شيخ مفيدقدس سره مي فرمايد:

و لو أن اشياعنا وفقهم اللَّه لطاعته علي اجتماع في الوفاء بالعهد عليهم لما تأخر عنهم اليمن بلقائنا ولتعجلت لهم السعادة بمشاهدتنا.... [2] .

اگر همه ي شيعيان ما - که خداوند، آنان را در فرمان برداري ياري دهد - بر وفاي به عهد و پيماني که با ما بسته اند، با هم يک دل مي شدند، برکت زيارت و ديدار ما براي شان به تأخير نمي افتاد و از سعادت ديدار ما بهره مند مي گشتند....

نويسنده ي «مکيال المکارم» به نقل از يکي از دوستان خود مي گويد: شبي در رؤيا يا مکاشفه، مولاي مان امام حسن مجتبي عليه السلام را ديدم. ايشان مطالبي فرمودند که مضمونش اين بود: بر منبرها به مردم بگوييد که توبه کنند و براي فرج حضرت وليّ عصرعليه السلام و تعجيل ظهور ايشان دعا کنند. اين دعا کردن مانند نماز ميت، واجب کفايي نيست که اگر برخي مردم انجام بدهند، از ديگران ساقط شود. بلکه همانند نمازهاي پنجگانه ي شبانه روزي بر همه ي مکلفان واجب است. [3] .


پاورقي

[1] يوسف، 58.

[2] احتجاج، ج 2، ص 602.

[3] مکيال المکارم، ج 1، ص 438.