بازگشت

مجازات


برادران يوسف کساني بودند که با تکبّر، قدرت بازوي خود را به رخ پدر مي کشيدند و مي گفتند:

و نحن عصبةٌ. [1] .

ما گروه نيرومندي هستيم.

با اين حال، چون در حق يوسف، ستم کردند به جايي رسيدند که ذليلانه، کاسه ي گدايي به دست گرفتند. آن گاه باگردن هايي فرو افتاده، سر بر آستان يوسف ساييدند و به وي، اظهار عجز و نياز کردند:

يا ايها العزيز مسّنا واهلنا الضّر وجئنا ببضاعة مزجاة فاوف لنا الکيل وتصدق علينا ان اللَّه يجزي المتصدقين. [2] .

اي عزيز! ما و خاندان ما را ناراحتي فرا گرفته است و متاع اندکي (براي خريد مواد غذايي) با خود آورده ايم. پيمانه ي ما را کامل کن و بر ما تصدّق و بخشش فرما؛ زيرا خداوند، بخشندگان را پاداش مي دهد.

بشر امروزي را مصيبت ها و دردهاي کشنده اي مانند فقر فاحش، فاصله ي طبقاتي، جنگ هاي خانمان سوز، خون ريزي هاي بي پايان، احساس پوچي، بي هويتي و سردرگمي و...فراگرفته است. دليل پيدايش اين ها چيزي نيست جز ستم آدميان به وليّ خدا، يوسف زهراعليه السلام، که در رأس همه ي اين ستم ها، فراموشي ياد او و آماده نکردن شرايط ظهور اوست.

به اميد آن که روزي انسان، کاسه ي گدايي به بارگاه کسي بَرد و بر آستان کسي سر بسايد که او، منجي واقعي است.


پاورقي

[1] يوسف، 14.

[2] يوسف، 88.