بازگشت

گواه


هنگامي که پادشاه مصر، تعبير خوابش را خواست، هم بند پيشين يوسف، او را براي اين مهم معرفي کرد؛ زيرا در زندان، محاسن اخلاق و دانش تعبير خواب او را که نوعي از علم غيب است، ديده بود.

ما نيز در برابر مدعيان مهدويّت يا مدعيان ارتباط با حضرت مهدي (عج) بايد هوشيار باشيم و بي دليل به افراد اعتماد نکنيم. ادعاي افراد را بايد تنها پس از ديدن دليل قطعي بپذيريم. سيره ي عملي حضرت مهدي (عج) و سفيران ايشان نشان مي دهد که آنان هميشه ديگران را تشويق مي کردند تا از مدعيان، دليل بخواهند. نمونه هاي فراواني از اين حقيقت در کتاب هاي حديثي به چشم مي خورد. از جمله، حسين بن علي بن محمّد معروف به ابن علي بغدادي مي گويد: در بغداد، زني از من پرسيد: مولاي ما کيست؟ يکي از اهالي قم پاسخ داد: ابوالقاسم بن روح، وکيل حضرت است. پس نشاني او را به زن داد. وي نزد ابوالقاسم آمد و به او گفت: اي شيخ! همراه من چيست؟ شيخ فرمود: هرچه با خود داري، در دجله بيانداز. آن گاه نزد من بيا تا به تو باز گويم. زن رفت و آن چه با خود داشت، در دجله انداخت و بازگشت. ابوالقاسم به خدمت کار خود دستور داد که آن جعبه را بياورد. سپس به آن زن گفت: اين همان جعبه اي است که با تو بود و تو در دجله انداختي. من به تو بگويم در آن چيست يا تو مي گويي؟ زن گفت: شما بگوييد. شيخ گفت: يک جفت دست بند طلا، يک حلقه ي بزرگ گوهردار، دو حلقه ي کوچک که هر کدام يک گوهر دارد و دو انگشتر فيروزه و عقيق در اين جعبه هست. سپس جعبه را گشود و هر چه را در آن بود، نشان داد، زن به آن ها نگريست و گفت: اين همان است که من آوردم و در دجله انداختم. آن گاه از تعجب بي هوش شد!

اين که ابوالقاسم بن روح، پرسش زن را انکار نکرده و پاسخ گفته است، نشان مي دهد که مردم موظف بوده اند که سخن کسي را بي دليل نپذيرند. سفيران حضرت مهدي (عج) نيز با دادن پاسخ مثبت به خواسته ي آنان، اين روش را امضا کرده اند. هنگامي که چنين روشي در رويارويي با مدعيان با مدعيان نيابت و وکالت، پسنديده و بلکه لازم است، به طريق اولي ، در برابر مدعيان مهدويّت، چنين خواهد بود.