بازگشت

هدايت


يوسف، هنگام غيبت - زندان - نيز از رسالتي که در برابر مردم بر عهده داشت، غافل نشد. هنگامي که دو يار زنداني يوسف، خواب خود را براي او بيان کردند و تعبير آن را از او خواستند، يوسف از فرصت به دست آمده استفاده کرد و پيش از بيان تعبير چنين گفت:

يا صاحبي السجن ءارباب متفرقون خيرٌ ام اللَّه الواحد القهار ما تعبدون من دونه الا اسماءً سميتموها انتم و اباؤکم ما انزل اللَّه بها من سلطان ان الحکم الا اللَّه امر الا تعبدوا الا اياه ذلک الدين القيم و لکن اکثر الناس لايعلمون. [1] .

اي همراهان زنداني من! آيا خدايان پراکنده بهترند يا خداوند يکتاي پيروز؟ اين معبودهايي که غير از خدا مي پرستيد، چيزي جز اسم هايي (بي مسمّا) که شما و پدران تان آن ها را (خدا) ناميده ايد، نيست. خداوند هيچ دليلي بر آن نازل نکرده است. حکم تنها از آنِ خداست. او فرمان داده است که جز او را نپرستيد. اين است آيين پابرجا، ولي بيشتر مردم نمي دانند.

هر چند يوسف زهراعليه السلام نيز در پس پرده ي غيبت است، امّا لحظه اي از انجام رسالت خود (هدايت مردم) غفلت نمي ورزد و مردم از فيض او بهره مند مي شوند.

اولياي الهي از کوشش براي تحقق اهداف آسماني خود هرگز دست نمي کشند؛ زيرا وظيفه ي حرکت به سوي خداوند و تکامل، هيچ گاه از دوش مردمان برداشته نمي شود. اگر در زماني و جايي، وظيفه ي حرکت به سوي کمال از دوش کسي برداشته شود، آن گاه به همان ميزان، رسالت هدايت نيز از عهده ي متوليان هدايت برداشته شده است. البته هرگز چنين چيزي رخ نمي دهد؛ زيرا در اين صورت، آفرينش آدمي بيهوده مي شود. از اين رو، ممکن است وليّ خدا ساکت باشد، امّا هرگز ساکن نمي ماند. هم چنان که ممکن است غايب باشد، امّا هيچ گاه قاعد نمي ماند. امام هميشه در حال هدايت، سازندگي و پرورش است؛ گاه مخفيانه و گاه آشکارا. در کتاب هاي روايي، نمونه هاي فراواني از هدايت هاي ويژه ي حضرت مهدي (عج) آمده است. براي نمونه به يکي از آن ها اشاره مي کنيم.

در عصر سفارت محمّد بن عثمان، گروهي از شيعه درباره ي اين مسأله اختلاف کردند که آيا خداوند، آفرينش موجودات و روزي دادن به آن ها را به ائمه ي معصومين عليهم السلام واگذار کرده است يا نه؟ گروهي، آن را محال مي دانستند و گروهي ديگر بر اين باور بودند که ائمه ي معصومين عليهم السلام از جانب خداوند، موجودات را مي آفرينند و روزي مي دهند. اختلاف اين دو گروه پايان نيافت تا اين که به محضر محمّد بن عثمان آمدند و پاسخ درست را از او جويا شدند. به سفارش او، نامه اي به امام عصر (عج) نوشته شد. حضرت نيز در پاسخ چنين مرقوم فرمودند:

ان اللَّه تعالي هو الذي خلق الاجسام... امّا الائمةعليهم السلام فانهم يسألون اللَّه تعالي فيخلق ويسألونه فيرزق ايجاباً لمسئلتهم واعظاماً لحقهم. [2] .

خداوند، آفريننده ي اجسام است... ولي ائمه عليهم السلام از خداوند درخواست مي کنند. او نيز مي آفريند و روزي مي دهد. اين به دليل اجابت دعاي آنان و تکريم مقام ايشان است.


پاورقي

[1] يوسف، 39 - 40.

[2] غيبت طوسي، ص 293.