بازگشت

پيروزي حتمي سپيدي بر سياهي


اين، درس قرآن است که «جاء الحق و زهق الباطل» [1] اگر حق را بياوري، باطل مي رود، امّا اگر حرکتي نشد، باطل به ميدان مي آيد و با اين وجود، باز، باطل از بين رفتني است. باطل، زمينه هاي فساد و نابودي را در خود دارد؛ زيرا، کسي که خلاف قانون ها و سنّت هاي حاکم بر هستي مي رود، ناچار نابود شدني است. خوب است به جملات زير توجه کنيم:

«چه قدر امروز به سپيده ي فردا نزديک است» [2] .

«مردم! در واپسين حرکت تاريخ و آخرالزمان، گران مردي از فرزندان من، ظهور خواهد کرد. هنگامي که پرچم اش به اهتزاز در آيد، شرق و غرب جهان را روشن مي سازد. با ظهور او، موجي از شادي و نور، عالم گستر مي گردد.». [3] .

اين جملات اميد بخش، از زبان مهرباني در تاريخ ثبت شده که رنج نسل ها را از گذشته هاي دور ديده و براي آن برنامه ريخته و در نگاه و عمل، همه ي آن ها را منظور داشته است. آن، نگاه مهربان علي عليه السلام است که اين چنين زيبا، پايان تاريخ را به تصوير مي کشد. عشق علي عليه السلام از محبت خالق هستي نشئت گرفته است. در روايت آمده است: «اگر کساني که از درگاه الهي روي گردانده اند، مي دانستند اشتياق خداوند به آنان چه گونه است، از شدّت شوق، قالب تهي مي کردند و جان مي باختند.». [4] .

بنابراين، محبتِ به همراه حکمت حق، حاکميّتِ عدالت را به زمين بر مي گرداند و اين، يک ضرورت است.


پاورقي

[1] اسراء: 81.

[2] و ما أقرب اليوم من تباشير غدٍ (نهج البلاغه، خ 150).

[3] کمال الدين، ص 653.

[4] جامع السعادات، ج 3، ص 130.