بازگشت

اصلاح


يکي از آثاري که در هر شيعه ي منتظر پديدار مي گردد، اصلاح و پيراستن خود از خصائص ناپسند، و آراستن خود به اخلاق نيکو است. اين، نتيجه ي طبيعي انتظار واقعي است.

او، در تاريخ، کساني را ديده که در بحراني ترين شرايط، زير شانه ي وليّ خدا را خالي کرده اند! او، طلحه و زبيرهاي تاريخ را ديده است! او، عمر سعدها را ديده است! لذا، او، نقطه ضعف هايش را شناسايي مي کند و در پي اصلاح خود بر مي آيد.

شيعه ي منتظر، دريافته که با اصلاح خود، به تنهايي، کارها درست نمي شود؛ چون، او، با جامعه مرتبط است. او مي داند که جامعه ي فاسد، فرد صالح را هم به فساد مي کشاند. درک اين ضرورت، او را به اصلاح جامعه مي کشاند. اين دو، همان علامت هايي هستند که پيامبرصلي الله عليه وآله وسلم از ساليان دور، در گوش تاريخ گفته است. مسلمان، صالح است، چون «المسلم مَنْ سلم المسلمون من يده و لسانه» [1] و مصلح است، چون «مَنْ أصبح ولم يهتمّ بأُمور المسلمين فليس بمسلم». [2] .

از امام صادق عليه السلام در اين مورد، چنين نقل شده است:

و هر کس دوست دارد که از ياران حضرت قائم عليه السلام باشد، بايد که منتظر باشد و در اين حال، به پرهيزکاري و اخلاق نيکو رفتار کند... [3] .

امام عصرعليه السلام نيز با توجّه به ناگهاني بودن امر ظهور، همه ي شيعيان را به انجام دادن اعمال پسنديده و دوري از اعمال ناپسند در زمان غيبت، فرا خوانده، مي فرمايد:

پس هر يک از شما، بايد آن چه را که موجب دوستي ما مي شود، پيشه ي خود سازد و از هر آن چه که موجب خشم و ناخشنودي ما مي گردد، دوري گزيند؛ زيرا، فرمان ما، به يک باره و ناگهاني فرا مي رسد و در آن زمان، توبه و بازگشت، براي کسي سودي ندارد و پشيماني از گناه، کسي را از کيفر ما نجات نمي بخشد. [4] .

اين موضوع، از چنان اهمّيّتي برخوردار است که در توقيع شريفي که از ناحيّه ي مقدّس حضرت صاحب الامر به مرحوم شيخ مفيد نوشته آمده است:

پس تنها چيزي که ما را از آنان پوشيده مي دارد، همانا، چيزهايي ناخوشايندي است که از ايشان به ما مي رسد و خوشايند ما نيست و از آنان انتظار نمي رود. [5] .


پاورقي

[1] کتاب من لايحضره الفقيه، ج 4، ص 358.

[2] کافي، ج 2، ص 163، ح 1 و ص 164، ح 5.

[3] الغيبة نعماني، ص 291، ح 16، بحارالانوار، ج 52، ص 140، ح 50.

[4] احتجاج، طبرسي، ج 2، ص 322.

[5] همان.