تجربه ي بن بست ها و احساس تنگناها
توجّه به مهدي عليه السلام تجربه ي بن بست ها و احساس تنگناها را مي خواهد. براي کسي که دنيا، نزد او، هنوز وسعت دارد، در خيمه ي مهدي (عج) جايي نيست. کسي که به مال و ثروت و همسر و فرزند و... وابسته است و تعلّق دارد، در خيمه ي مهدي فاطمه عليها السلام جايگاهي ندارد.
«بايد دانست که اموال و اولاد، فتنه نيستند. اين تعلّق وابستگي است که فتنه است. مَثَل مال و انسان، مَثَل آب و کشتي است. اگر آب بيرون از کشتي باشد، وسيله ي خوبي براي حرکت کشتي است، امّا اگر داخل کشتي شود، سبب هلاکت است. مال هم اگر بيرون از دل باشد، مَرکَبِ خوبي است، ولي اگر داخل دل باشد، باعث هلاک است.». [1] .
اساساً، زهد، آزادي است، آزادي از هر آن چه رنگ تعلُّق به خود گيرد. حافظ مي گويد:
غلام همّت آنم که زير چرخ کبود
زهر چه رنگ تعلُّق پذيرد، آزاد است
منتظر مهدي(عج) آزاد مردي است که دادن ها و گرفتن ها، در وجود او موجي ايجاد نمي کند. [2] .
منتظرِ مهدي فاطمه عليها السلام به دنيا قانع نيست، بلکه جايگاه بلندتري را طالب است؛ چون، در چشم تيزبين او، دنيا، بد نيست، بلکه دنيا، کم است. [3] .
پاورقي
[1] سخنان استاد جوادي آملي در تفسير آيه بيست و هشتم انفال: «إنّما أموالکم وأولادکم فتنة».
[2] علي عليه السلام مي فرمايد: «الزهد کلُّهُ بين کلمتين من القرءان. قال الله تعالي: لکيلا تأسوا علي مافاتکم ولاتفرحوا بما آتاکم ومَنْ لم يأس علي الماضي و لم يفرح بالآتي، فقد أخذ الزهد بطرفيه»؛ زهد، در دو جمله از قرآن خلاصه شده: «متأسف نشويد بر آن چه از شما فوت مي شود» و «شاد نگرديد به آن چه به شما مي دهند». هر کس بر گذشته اندوه نخورد و براي آينده و آن چه به دست مي آورد، خوش حال نگردد، بر هر دو جانبِ زهد دست يافته است. (نهج البلاغه، ترجمه ي محمّد دشتي، قصار الحکم 439).
[3] توبه: 38 «فما متاع الحياة الدنيا في الآخره إلاّ قليلاً».