بازگشت

ناتواني مدعيان اصلاح


آدمي از گذشته تا حال همواره در فکر اصلاح جوامع بشري بوده و راه هاي بسياري را براي رسيدن به آن پيشنهاد کرده است؛ اما آن چه نصيب وي شده، کابوس وحشتناک «يأس و نااميدي» است. «افلاطون»، جامعه ايده آلي را طرح ريزي مي کند که در آن، نه از ظلم و ستم اثري است و نه از فقر و بدبختي؛ غايت نظام سياسي او، پيدايش «مدينه فاضله» است.

«توماس کامپانلا» طرح «شهر آفتاب» و «کشور خورشيد»؛ ويکتور هوگو انديشه «جمهوري جهاني»، «آگوست کنت» ايجاد «جامعه تئوکراتيکي» که در آن هيئتي از عقلا حکومت مي کنند، پيشنهاد کرده اند. تامس مور نيز «بهشت»ي را ترسيم کرده که براي رسيدن به همان جهاني است که همه مردم آن، در سايه قانون و عدالت، يکسان زندگي مي کنند. [1] .

«آلوين تافلر»، مشاور سياستمداران آمريکا براي حل اين بحران و اصلاح جامعه جهاني، نظريه «موج سوم» [2] را ارائه کرده است؛ ولي در عين حال اعترافات شگفت آوري در اين زمينه دارد:

«فهرست مشکلاتي که جامعه ما (غرب) با آن مواجه است، تمامي ندارد. با ديدن فروپاشي پياپي نهادهاي تمدن صنعتي در حال نزاع به درون غرقاب بي کفايتي و فساد؛ بوي انحطاط اخلاقي آن نيز مشام را مي آزارد. در نتيجه موج ناخشنودي و فشار براي تغييرات، فضا را انباشته است. در پاسخ به اين فشارها، هزاران طرح ارائه مي شود که همگي ادعا دارند اساسي و بنيادي يا حتي انقلابي اند؛ اما بارها و بارها، مقررات و قوانين، طرح ها و دستورالعمل هاي جديد - همگي به منظور حل مشکلات ما تهيه و تدوين شده اند - کمانه مي کنند و بر وخامت مشکلات ما مي افزايند و اين احساس عجز و يأس را دامن مي زنند که هيچ فايده اي ندارد و مؤثّر نيست. اين احساس براي هر نظام دموکراسي خطرناک است و نياز شديد به وجود مرد سوار بر اسب سفيد ضرب المثل ها را هر چه بيشتر دامن مي زند». [3] .

بنابراين عامل سوم انتظار، نارسايي و ناتواني در کساني است که ادعاي اصلاح دارند؛ اما در زمينه شناخت آدمي و مشکلات او ناتوان اند و در انديشه هاي خود، به يک نژاد برتر معتقداند و ملت هاي ديگر را رها و فراموش مي کنند.

وقتي انسان، اين مدعيان ناتوان را مي بيند و عجز و محدوديت آنان را احساس مي کند، از انتظار تجربه جديدي پيدا مي کند. گويا اين عبارات جان تازه اي مي گيرد که:

«وقتي مهدي فاطمه ظهور کند، زمين از عدل و داد پر مي شود، همان طوري که از ظلم و جور پر شده بود».


پاورقي

[1] ر.ک: موج انتظار، صص 141، 143.

[2] ايشان معتقد است تا به حال دو انقلاب کشاورزي و صنعتي تحول عظيمي در جهان ايجاد کرده و موج سوم که انقلاب الکترونيکي و فراصنعتي است در راه است.

[3] به سوي تمدن جديد، تافلر، محمد رضا جعفري.