بازگشت

مباني انتظار


مراد از مباني انتظار، عوامل و مؤلفه هايي است که حالت انتظار و بي قراري را در انسان ايجاد و يا تقويت مي کند.



از دست غيب تو شکايت نمي کنم

تا نيست غيبتي نبود لذت حضور



اي غايب از نظر به خدا مي سپارمت

جانم بسوختي و به جان دوست دارمت



(حافظ)

ابتدا گفتني است که انتظار مورد بحث ما، با انتظاري که به عنوان يک اصل مسلّم، در ميان همه مدعيان نبوت مطرح است (فوتوريسم) [1] فرق مي کند. همه آنان، در انتظار يک وجود فرابشري اند که در آخرالزمان ظهور کرده، نظم و عدالت را به جهان باز خواهد گرداند. حتي هندي ها و اقوامي که هيچ وابستگي به امر قدسي ندارند، منتظر يک تحوّل جديد هستند.

اما حقيقت انتظار در «انديشه و فرهنگ شيعه»، به نياز و اضطرار ما به موعود؛ يعني، کسي که همه دين را در دل خودش دارد، تعبير مي شود. بايد نسل معاصر خود را با اين حقيقت، آشنا کنيم که ما نيازمند طلايه داري هستيم که با وحي پيوند دارد؛ مخصوصاً در اين زمان که انسان به قدرت هاي خودش نزديک شده و بن بست ها و شکست ها را هنوز احساس نکرده است، او دوري راه و سختي آن را هنوز باور نکرده است و احساس مي کند تجربه، علم، عقل و عرفانش، کفايت مي کند. اين نگاه هم در اصل دين و هم در حامل دين (رسول (ص)) و هم در حافظ دين (ولي و معصوم (ع))، تلقي ما از انتظار را به اضطرار و احتياج به مهدي موعود، پيوند مي زند و در نتيجه مباني ديگري بايد براي انتظار رقم زد.


پاورقي

[1] فوتوريسم (Fotorism) يعني، اعتقاد به دوره آخرالزمان و انتظار ظهور منجي و مصلح جهاني.