بازگشت

اصول عمليه (برائت، استصحاب، احتياط، تخيير)


مؤمن هيچ گاه بن بستي ندارد؛ چون اگر در مقام عمل دچار شک شود، مسأله اي نيست که اصول عمليه در اين گونه موارد راه گشاست و اين از بزرگ ترين نعمت هايي است که در نظام اصول اسلامي به ما ارزاني شده و از آن غافليم چون جايگاه آن را نمي دانيم و فقط در احکام از آن استفاده مي کنيم. از کتاب و ميزان که بگذريم در مرحله ي عمل بايد به آفات عمل نيز توجه شود؛ چون مؤمن منتظر، ممکن است در مرحله ي عمل با آفت هايي مواجه شود و تمام آن چه را که به دست آورده هم چون شيطان يک جا از دست بدهد. منتظر در مرحله ي آمادگي عملي براي اين که از آفات عمل مصون بماند، بايد به نکات زير نيز توجه داشته باشد:

1. مبناي عملش جوّ و روح جمعي و چشم و هم چشمي نباشد، بلکه شهادت و ديدار آتش و بهشت که باشد. مؤمن شغل من الجنة و النار امامه. [1] مي بيند هر کلمه ي او و هر حرکت او يا به آتش و يا به بهشت راه دارد؛ با اين شناخت مشغول مي شود و از آفت توقع مزد و سپاس از ديگران رها مي شود و تا حد ايثار حرکت مي کند و تازه خود را بدهکار هم مي داند.

2. منتظر بايد عمل را جدا از حجم و مقدارش با توانايي خود بسنجد، نه با دارايي ها؛ زيرا: ليس للانسان الا ما سعي . [2] با شناخت خصلت هاي عمل يعني سعي از زياد شمردن کارهاي خوب و کم ديدن کارهاي شر رهايي مي يابيم؛ زيرا خيري که زيادش مي بيني، عقيم مي ماند و شرّي که اندکش مي شماري، مي زايد. بايد به عکس رفتار کرد تا خيرها زياد شوند و شرها عقيم بمانند. [3] .

3. منتظر بايد عملش در زمان و مکان مناسب انجام گيرد، چون درست است که توّابين خون هاي خود را در راه امام حسين عليه السلام دادند اما اگر اين خون ها در روز تاسوعا به حسين مي رسيد شايد عاشورايي پيش نمي آمد؛ زيرا: سارعوا الي مغفرة من ربکم. [4] .

4. منتظر بايد از افراط و تفريط برحذر ماند و از سنت جدا نشود؛ زيرا: لا نية الا باصابة السنة. [5] .

5. منتظر بايد جهت و هدف عملش را مشخص کند؛ زيرا: من ابدي صفحته للحق هلک. [6] کسي که رودرروي حق حرکت کند، هلاک مي شود.

6. و در نهايت منتظر بايد به ظاهر عمل مغرور نشود که ارزش عمل متناسب با نيت هاست؛ زيرا: حاسبوها قبل أن تحاسبوا [7] گفته اند، نه حاسبوا اعمالکم؛ يعني نيت هاي خود را محاسبه کنيد.


پاورقي

[1] نهج البلاغه، خطبه 16، سطر7.

[2] نجم، 32.

[3] و استقلال الخير و ان کثر من قولي و فعلي و استکثار الشر و ان قلّ من قولي و فعلي. مفاتيح الجنان، دعاي مکارم الاخلاق.

[4] آل عمران، 133.

[5] تحف العقول، ص 43.

[6] نهج البلاغه، خطبه 16، سطر 6.

[7] نهج البلاغه، خطبه 90، سطر 8.