پيشگفتار
سپاس و ستايش خدايْ راست، پروردگارِ جهانيان؛ و درود و سلام بر مُحَمَّد و خاندانِ پاکيزه مَنِشِ پاکِ او باد، بويژه بر مَهديِ مُنْتَظَر که زمين را - همانگونه که از ستم و جَوْر پُر شده است، از قِسط و عدل پُر مي سازد؛ و نَفرينِ هَماره بر همگيِ دشمنانشان باد!
أحاديثِ مَهدي (عج) نزدِ فَريقَيْن مُتَواتِر است: شيعه إماميّه او را با سيمايِ روشنش مي شناسند و بدينسان به او باور دارند؛ أهلِ سنّتِ نيز به طورِ مُجْمَل به او معتقدند «هرچند أحيانًا در تعيينِ شخصِ او إبهام و اختلاف دارند». اگر هم کساني، استثنائًا او را مُنکر شوند، از سرِ لِجاج و عِناد است و بس.
حتّي مي توان گفت اعتقاد به مَهدي (عج) از فطريّات به شمار مي رود؛ زيرا مردمان، همه، مُصلِحي جهاني را انتظار مي کشند که زمين را از قِسط و عدل پُر سازد.
و هيچيک از علمايِ «نگارشْ پيشه و أَثَرآفرينِ» إسلام، از خاصّه و عامّه، نيست
[ صفحه 52]
که رساله يا کتابي «يا سُخَني» درباره حضرتِ مَهدي - عَجَّلَ اللّهُ فَرَجَه - نداشته باشد. پاره اي از آنها را در فصلِ نخست از اين رساله ياد کرده ام و خواننده مي تواند بدان رجوع فرمايد.