ولادت حضرت مهدي
در اينجا توجه خوانندگان ارجمند را به يک موضوع مهم جلب مي نماييم و آن اينکه:
اصل مسئله مديت در اسلام مانند مسئله امامت که در پيشگفتار بدان اشاره کرديم يک مسئله اتفاقي بين همه مذاهب عقيدتي و فقهي اسلام است.
چيزي که در اين رابطه مورد اختلاف مي باشد موضوع ولادت حضرت مهدي است که گروهي انگشت شمار از اهل تسنن منکر و اکثريت قريب به اتفاق و در منابع عقيدتي حديثي و تاريخي خود صريحا بدان اعتراف کرده اند.
ناگفته پيداست که معتقدان به ولادت آن حضرت نيز در انتساب آن بزرگوار به امام عسکري و ديگر ويژه گيها و شئون حياتي او از قبيل غيبت و... با شيعه هم عقيده اند.
با توجه به اينکه ما در اين کتاب در انطباق بخشي از فرازهاي سخنان امام در نهج البلاغه با مسئله مهدي منتظر متکي به اعتراف ابن ابي الحديد شارح نهج البلاغه شده ايم و نامبرده در موضوع ولادت آن حضرت با شيعه مخالف و آن را موکول به بعد نموده است، ما در اين مقدمه به اسامي بيش از يصکد نفر از دانشمندان و مورخان اهل تسنن که
[ صفحه 23]
با شيعه هم عقيده و به ولادت حضرت مهدي در نيمه دوم قرن سوم هجري اعتراف کرده اند اشاره مي کنيم و براي تفصيل بيشتر علاقمندان آشنا بزبان عربي را به مقدمه «الامام المهدي عند اهل السنه» که عربي و در دست چاپ است ارجاع مي دهيم.
1- ابوبکر محمد بن هارون روياني در گذشته (307 هجري) در «مسند» مخطوط موجود در کتابخانه ظاهريه شام که بخش ويژه حضرت مهدي در جلد سوم (الامام المهدي عند اهل السنه) تاليف نگارنده مندرج و آماده ي چاپ است.
2- ابن ابي ثلج، ابوبکر، محمد بن احمد بن بغدادي (322 -238) از بزرگان محدثان و مولف «تاريخ الائمه» که به عنوان «مواليد الائمه» پيوست الفصول العشره في الغيبه- شيخ مفيد و «نوادر راوندي» به سال (1370) ه- در نجف به چاپ رسيده و در اين کتاب انتساب حضرت مهدي (ع) به امام عسکري و ولادت آن بزرگوار را، صريحا اعتراف نموده است.
3- ابوالعباس احمد بن ابراهيم بن علي کندي شاگرد ابن جرير طبري، استاد حافظ ابونعيم اصفهاني مقيم مکه و راوي حديث شامل «مواليد الائمه».
4- ابوعلي، احمد بن محمد بن علي عمادي نسوي راوي کتاب «مواليد الائمه» ابن ابي ثلج به سال (350) ه- از کندي سابق الذکر.
5- ابومسعود، احمد بن محمد بن عبدالعزيز بن شاذان
[ صفحه 24]
بجلي، نويسنده و قاري رساله «مواليد الائمه» بر ابومنصور شيرازي.
6- ابومنصور عبدالرحيم بن محمد بن احمد بن شرابي شيرازي که رساله مزبور را از ابي مسعود شنيده و نوشته است.
7- ابومحمد اسعد بن احمد ثقفي رساله «مواليدالائمه» را از ابومنصور گرفته است.
8- ابوماجد، محمد بن حامد بن عبدالمنعم بن عزيز واعظ، رساله فوق الذکر را به نقل از ثقفي نامبرده، ضبط کرده است.
9- ابوعبدالله محمد بن عبدالواحد بن فاخر قرشي رساله را از ابوماجد شينده و نقل کرده.
10- محب الدين، ابوعبدالله، محمد بن محمود بن حسن نجار بغدادي در گذشته (643) که شاگرد ابن جوزي، مدرس مدرسه «مستنصريه» بغداد و مولف «ذيل تاريخ بغداد- شامل چهل جلد-» بوده، محتواي رساله «مواليد الائمه» را از مشايخ سه گانه پيشين (ابومحمد ثقفي ابوماجد، ابوعبدالله فاخر قرشي) شنيده و ضبط نموده است.
11- نسب شناس مشهور، ابونصر، سهل بن عبدالله بخاري زيدي (در گذشته بعد 341) در «سر السلسله العلويه» چاپ نجف پيرامون نام امام حسن عسکري (ع).
12- مورخ شهير علي بن حسين مسعودي (346) در مروج الذهب جلد 8- چاپ ليدن به ضميمه ترجمه فرانسوي. ص 40.
[ صفحه 25]
13- خوارزمي، محمد بن احمد بن يوسف کاتب (387) در مفاتيح العلوم- چاپ ليدن سنه ي 1895- ص 33 -32.
14- حافظ ابوالفتح محمد بن احمد بن ابي الفوارس بغدادي (412 -388) در اربعين خود شماره 4 به نقل از «کشف الاستار» محدث نوري ص 29 چاپ اول.
15- ابوبکر احمد بن حسين بيقهي خسروجردي شافعي (458) در «شعب الايمان» چاپ دائره المعارف هند.
16- مولف «مجمل التواريخ و القصص» فارسي، در گذشته سال (520) ص 458 چاپ تهران.
17- احمد بن ابي الحسن نامقي جامي (536) به نقل (ينابيع الموده) ضمن احوال امير مومنان.
18- ابن خشاب، محمد بن عبدالله بن احمد بغدادي (567) در «تاريخ مواليد الائمه و...»
19- اخطب خوازم، موفق بن احمد حنفي (568 -484) در مقتل امام حسين (که بعضي با مناقب اميرالمومنين از همان مولف اشتباه کرده اند) به نقل ينابيع الموده ص 494 چاپ اسلامبول سنه 1301 و کشف الاستار علامه نوري.
20- يحيي بن سلامت خصکفي شافعي در گذشته (بعد 568) به نقل مولفان تذکره الخواص ص 360 چاپ نجف و ينابيع الموده باب 87.
21- ابن ازرق، عبدالله بن محمد فارقي (590) در تاريخ ميا فارقين به نقل وفيات الاعيان (ج 3 ص 316
[ صفحه 26]
شماره مسلسل 534).
22- خليفه ي عباسي، الناصر لدين الله احمد بن مستضيي ء (622) روي درب منبت کاري سفه سرداب سامراء که به دستور او تهيه و نصب گرديده.
23- شهاب الدين، ياقوت بن عبدالله حموي رومي بغدادي (626) در معجم البلدان (ج 2 ص 173) پيرامون کلمه «سامراء.»
24- شيخ فريدالدين عطار محمد بن ابراهيم نيشابوري همداني مقتول (627) در ديوانيش به نام «مظهر الصفات» به نقل ينابيع الموده باب 87.
25- ابن اثير جزري عزالدين، علي بن محمد شيباني مصولي (630 -555) در «الکامل- ذيل سنه 260»
26- شيخ محي الدين محمد بن علي معروف به ابن عربي طائي اندلسي (638) به نقل شعراني در «اليواقيت و الجواهر مبحث 65» از باب 366 فتوحات مکيه او که متاسفانه در چاپهاي متعدد مصر از روي خيانت اين مطلب ساقط شده، نيز حمزاوي در مشارق الانوار و صبان در اسعاف الراغبين اين مطلب را به محي الدين نسبت داده اند.
27- شيخ سعدالدين، محمدبن مويد حمويه، معروف به سعدالدين حموي (650) در رساله «مهدي منتظر» به نقل جامي در «مرآه الاسرار»
28- شيخ کمال الدين محمد بن طلحه شافعي نصيبي مولف عقد الفريد (652 -582) در «مطالب السول في مناقب آل الرسول» باب 12 و نيز در «الدر المنظم» که
[ صفحه 27]
بخشي از آن در باب 68 بنابيع الموده درج و به چاپ رسيده است.
29- شمس الدين، يوسف بن قزاوغلي، سبط ابي الفرج بن جوزي (654) در «تذکره خواص الامه- فصل ويژه حضرت مهدي-» که در تهران و نجف بچاپ رسيده.
30- حافظ ابوعبدالله محمد بن يوسف گنجي شافعي (658) در «کفايه الطالب»- پيرو نام امام عسکري (ع) و در «البيان في اخبار صاحب الزمان- باب 25» که مکرر در ايران و نجف و بيروت چاپ شده است.
31- جلال الدين بلخي رومي (672) در مثنوي ضمن قصيده: اي سرور مردان علي مستان سلامت مي کنند.
32- صدرالدين قونوي از بزرگان عرفاء و فلاسفه (673) در قصيده «رائيه» خود به نقل کشف الاستار محدث نوري شماره مسلسل 31.
33- عزالدين، عبدالعزيز بن محمد نسفي صوفي (686) در رساله خود به نقل «ينابيع الموده» پايان باب 87.
و او غير از عزيزالدين عمر بن محمد بن احمد نسفي مولف «عقايد النسفيه» و در گذشته (538) است که مولفان کشف الاستار و منتخب الاثر با يکديگر اشتباه نموده اند و مولف- دانشمندان عامه و مهدي موعود تاريخ فوتش را (616) نگاشته ست.
34- حکيم اديب، عامر بن بصري نزيل سواين روم (696) در تائيه خود که- به نقل معجم المولفين 54:5-
[ صفحه 28]
بنام ذات الانوار با مقدمه عبدالقارد مغربي و به اعانت ماسينين به چاپ رسيده و علامه نوري در ص 55 کشف الاستار اين بخش از اشعار او را ذکر نموده است.
35- مورخ نامي، حمد الله بن ابي بکر مستوفي قزويني (730) در تاريخ گزيده فارسي ص 257 -256 چاپ 1339 تهران.
36- شيخ الاسلام ابراهيم بن محمد بن مويد جويني حموئي شافعي (732 -644) در فرائد السمطين ج 2 ص 337 چاپ بيروت.
37- مورخ شهير، ابوالفداء، عمادالدين اسماعيل ابن علي، حاکم حماهاز بلاد سوريه در «المختصر في اخبار البشر- ذيل سنه 254 ج 2 ص 45»
38- کمال عبدالرزاق بن احمد کاشاني صوفي (در گذشته 730 يا 735) در «تحفه الاخوان في خصايص الفتيان» به نقل سعيد نفيسي در «سرچشمه تصوف در ايران ص 216».
39- عارف شهير علاء الدوله سمناني، احمد بن محمد شافعي (736 -659) به نقل خواجه پارسا در «فصل الخطاب پيرامون ذکر ابدال و اقطاب» که مورد عقيده متصوفه اهل سنت است.
40- مورخ شهير، شمس الدين، محمد ذهبي (748 -673) که اصلش ترکماني و در دمشق اقامت گزيده، در تاريخ «دول الاسلام ج 1 ص 158 ذيل سنه 260- نيز در العبر في خبر من غبر ج 2 ص 20- ذيل حوادث سنه
[ صفحه 29]
260.
41- ابن وردي، زين الدين، عمر بن مظفر بن ابي الفوارس (749 -691) در تتمه المختصر معروف به تاريخ ابن وردي چاپ مصر ج 1 ص 318 ذيل حوادث سنه 254 پيرامون وفات امام هادي (ع).
42- شيخ شمس الدين، محمد بن يوسف زندي حنفي انصاري (747 -693 يا 748 يا 750) در «معراج الوصول الي معرفه فضيله آل الرسول» که عکس نسخه خطي کتابخانه ناصريه لکهنو نزد اينجانب موجود است.
43- صلاح الدين صفدي خليل بن ابيک (746) مولف الوافي بالوفيات و «شرح لاميه العجم» و «شرح الدائره» به نقل ينابيع الموده باب 86.
44- حافظ محدث، عبدالله بن محمد، مطيري مدني شافعي (765) در «الرياض الزاهره في فضل آل بيت النبي و عتره الطاهره» شامل 151 حديث که 60 حديث اول آن «احياء الميت بفضائل اهل البيت» سيوطي است. به نقل «کشف الاستار علامه نوري... ص 93».
45- مورخ شهير، عبدالله بن علي يافعي يمني شافعي (768 -700) در مرآه الجنان ج 2 ص 172 ذيل حوادث سنه 260.
46- سيد علي بن شهاب بن محمد همداني مقيم هند (786 -714) در «موده القربي» و «اهل العباء» که نسخه عکسي آن از کتابخانه ناصريه هند نزد اينجانب موجود است و بخش ويژه حضرت مهدي آن ضمن باب 56 ينابيع
[ صفحه 30]
الموده ص 317 -288 چاپ نجف مندرج است.
47- ابووليد، محب الدين، محمد بن شحنه حلبي حنفي (815 -749) در روضه المناظر في اخبار الاوائل و الاواخر (ج 1 ص 294) که مختصر تاريخ ابوالفداء است و در حاشيه مروج الذهب به سال 1303- در مصر به چاپ رسيده.
48- عارف شهير و مورخ نامي محمد بن محمد بن محمود بخاري معروف به خواجه پارسا حنفي نقشبندي (822) در «فصل الخطاب» که نسخه اش در کتابخانه مجلس و فتوکپي آن نزد اينجانب موجود مي باشد و گويا در هند به چاپ رسيده است.
49- مورخ شهير احمد بن جلال الدين محمد فصيح خوافي (845 -777) در «مجمل فصيحي» ج 1- چاپ مشهد سنه 1341- ص 231 ضمن رويدادهاي 255.
50- شهاب الدين بن شمس الدين بن عمر هندي، معروف به ملک العلماء زاولي دولت آبادي (849) در «هدايه السعداء في مناقب السادات» به نقل «کشف الاستار» علامه نوري و «البرهان» علامه سيد محسن عاملي شامي چاپ دمشق.
51- خواجه افضل الدين بن صدرالدين ترکه، خنجدي اصفهاني مقتول (850) در «تنقيح الادله و العلل» ترجمه «ملل و نحل» شهرستاني، ص 18 و ص 183 و ص 187.
52- ابن صباغ، نورالدين، علي بن محمد مالکي (855 -734) در «الفصول المهمه في معرفه الائمه
[ صفحه 31]
ضمن فضل ويژه حضرت مهدي (ع)-».
53- شيخ عبدالرحمن بسطامي، در گذشته (858) در «دوره المعارف» به نقل ينابيع الموده باب 84.
54- ابوالمعالي، سراج الدين، محمد بن عبدالله حسيني رفاعي مخزومي بغدادي (885 -793) در «صحاح الاخبار في نسب الساده الفاطميه الاخيار- چاپ 1306 مصر، ص 143».
55- نورالدين، عبدالرحمن بن احمد بن قوام الدين دشتي جامي حنفي شاعر صاحب «شرح کافيه» (898) در «شواهد النبوه» که در لکهنو و بمبئي در 44 صفحه به چاپ رسيده و فتوکپي نسخه خطي مجلس شوراي اسلامي نزد اينجانب موجود است.
56- محمد بن داود نسيمي منزلاوي صوفي (901) به نقل قندوزي در ينابيع الموده باب 86 ص 566 چاپ نفج.
57- مورخ نامي، مير خواند، محمد بن خاوند شاه (903) در «روضه الصفا ج 3 ص 62 -59 فصل ويژه حضرت مهدي-» که در کتابخانه مسجد اعظم قم موجود مي باشد.
58- قاضي فضل بن روزبهان خنجي شيرازي در گذشته (بعد 909) که از سر سخت ترين مخالفان شيعه بوده، در قصيده خود که شامل سلام بر يک يک انوار مقدسه چهارده معصوم است و در مسئله ي پنجم از بخش سوم «ابطال البالطل» آن را ذکر نموده و نگارنده عين آن را در مقدمه
[ صفحه 32]
«الامام المهدي عند اهل السنه» بخش مخطوطات آورده است.
59- ملا حسين بن علي کاشفي بيهقي سبزواري هروي (910) در «روضه الشهداء» فصل هشتم چاپهاي دهلي و غيره».
60- قاضي حسين بن معين الدين ميبدي يزدي حکيم (911)- از شاگردان ملا جلال الدين دواني- در شرح ديوان منسوب به امير مومنان علي (ع) ص 123 و ص 371 چاپ تهران.
61- فيلسوف شهير جلال الدين محمد بن اسعد صديقي دواني شافعي (907 يا 918 و يا 928) در «نور الهدايه في اثبات الولايه» که بار اول ضميمه خصايص ابن بطريق بسال 1211 قمري و بعدا به سال 1375 در تهران بچاپ رسيده است.
62- ابوالحسن، لعي بن محمد شاذلي ) 939 -857) بنا به نقل شعراني در (اليواقيت) باب پنجاه و شش.
63- شيخ حسن عراقي مدفون بالاي کوم الريش در مصر و در گذشته (بعد از 958) به نقل شعراني در «اليواقيت» و الجواهر، مبحث 60» و در «لواقح الانوار چاپ 1374 مصر- ج 139» ملاقات و اجتماع او را با حضرت مهدي ذکر نموده است.
64- شيخ علي خواص، استاد عارف شهير شيخ عبد الوهاب شعراني (در گذشته بعد از 958) به نقل شاگردش در «لواقح الانوار ج 2 ص 150) و «اليواقيت
[ صفحه 33]
و الجواهر مبحث 65».
65- تقي الدين ابن ابي منصور که تاريخ فوت او بدست نيامده و شعراني در «اليواقيت و الجواهر» آغاز باب 65، از کتاب «عقيده» او نقل کرده است.
66- مورخ شهير، قاضي حسين بن محمد ديار بکري (966) در «تاريخ الخميس - ج 2 ص 343» پيرامون حوادث 260 و رويدادهاي ايام معتمد عباسي.
67- عارف شهير، شيخ عبد الوهاب بن احمد شعراني شافعي (973 -898) در «اليواقيت و الجواهر مبحث 65».
68- شهاب الدين، شيخ الاسلام، احمد بن حجر هيثمي شافعي (974 -909) در «الصواعق المحرقه ص 100- چاپ 1313 ه- مصر و ص 124».
69- محدث شهير ملاعلي بن سلطان هروي قاري (1014) در «المرقاه في شرح المشکاه» که بخش ويژه حضرت مهدي از آن در «الامام المهدي عند اهل السنه» ج 2 بچاپ رسيده است.
70- مورخ نامي، خواند مير سبط مير خواند مولف «روضه الصفاء» در گذشته (942) در تاريخ «حبيب السير - ج 2 ص 113 -100».
71- شمس الدين، محمد بن طولون دمشقي (953) در «الائمه الاثني عشر ص 117».
72- سيد جمال الدين، عطاء الله بن سيد غياث الدين فضل الله شيرازي نيشابوري (1000) در «روضه الاحباب-
[ صفحه 34]
فارسي چاپ 1297 لکهنو و 1310 هند» در فصل ويژه حضرت مهدي (ع).
73- مورخ شهير و فاضل ابي العباس، احمد بن يوسف بن احمد دمشقي قرماني (1019 -939) در تاريخ «اخبار الدول و آثار الاول ص 117- ضمن باب ويژه خلفا و ائمه».
74- امام رباني، احمد بن عبد الاحد فاروقي سر هندي نقشبندي حنفي (1031 - 971) که از بزرگان صوفيه بوده، و از وي به مجدد هزاره دوم تعبير کرده اند در «مکتوبات ج 3- مکتوب آخر».
75- عارف شهير، بديع الدين قطب مدار، کسي که عبدالرحمان صوفي کتاب «مرآه الاسرار» را به خاطر او نوشت و او معارصر وي بود و از اعلام نيمه اول سده يازدهم به شمار مي رود و عبدالرحمن به نقل «کشف الاستار علامه نوري ص 51 تحت شماره 27» داستان ديدار او را با آن حضرت در کتب «مرآه الاسرار» آورده است.
76- عارف شهير عبدالرحمان چشتي بن عبدالرسول بن قاسم عباسي علوي صوفي در گذشته (بعد 1045) در مرآه الاسرار فارسي شامل شرح حال مشايخ صوفيه (که نسخه آن در کتابخانه آصفيه لکهنو به شماره 167 و کتاب 1309 موجود است و نسخه ديگري از آن در کتابخانه مجلس تهران موجود مي باشد) و شاه ولي الله دهلوي نيز در کتاب «الانتباه في سلاسل اولياء الله و اساتيد وارثي رسول الله» از آن نقل کرده است.
[ صفحه 35]
77- ابوالمجد، عبدالحق بن سيف الدين دهلوي بخاري حنفي (1052 -959) در رساله ويژه مناقب ائمه و احوال آنها به نقل کشف الاستار علامه نوري تحت شماره 12.
78- مورخ شهير، عبد الحي بن احمد معروف به ابن عماد دمشقي حنبلي (1089 -1032) در «شذرات الذهب ضمن حوادث 260 ه- ص 142- چاپ 1350».
79- عبدالملک بن سحين بن عبدالملک عصامي مکي (1111 -1049) در کتاب « مسط النجوم العوالي ج 4 ص 137- پيرامون نام حضرت امام حسن عسکري- و ص 138».
80- شيخ عبدالله بن محمد شبراوي، شافعي، مصري، شيخ جامع ازهر (1172) در «الاتحاف بحب الاشراف ص 69 -68» چاپ قاهره.
81- احمد بن علي بن عمر، شهاب الدين، ابوالنجاح منيني حنفي دمشقي (1173 -1089) در کتاب «فتح المنان» در شرح منظومه «الفوز و الامان» شيخ بهائي 7 ص 3، چاپ قاهره، متن اين کتاب در «الامام المهدي عند اهل السنه» عينا بچاپ رسيده است.
82- شاه ولي الله، احمد بن عبد الرحيم فاروقي دهلوي حنفي (1176 -1110) در «المسلسلات» معروف به «الفضل المبين» قضيه ملاقات بلاذري را با آن حضرت آورده و با سکوت موجحب رضا از اظهار نظر خود داري کرده است.
[ صفحه 36]
83- شيخ محمد بن علي صبان مصري شافعي (1206) در «اسعاف الراغبين » (کرارا در حاشيه «نور الابصار شبلنجي» و يکبار هم در حاشيه «مشارق الانوار حمزاوي» درمصر به چاپ رسيده،) ذکر نموده است.
84- مولوي علي اکبر بن اسد الله مودودي (1210) از مشاهير علماي هند و متعصبين سر سخت عليه شيعه در «مکاشفات» که حواشي بر «نفحات الانس» جامي است (ج 7 ص 327) پيرامون شرح حال علي بن سهل اصفهاني و بحث از عصمت انبياء و امام مهدي موعود.
85- شيخ عبدالعزيز بن شاه ولي الله دهلوي مولف «تحفه اثنا عشريه» (1239 -1159) بنا به نقل « استقصاء الافهام» ص 119 در «النزهه» روايت ابن عقله مربوط به ملاقات بلاذري را از «فضل المبين» پدر خود نقل کرده که خود گواه بر عقيده او به حيات حضرت مهدي مي باشد.
86- خالد بن احمد بن حسين، ابوالبهاء، ضياءالدين نقشبندي شهر زوري از بزرگان صوفيه (1242 -1190) در «ديوان فارسي» خود به نقل «مجمع الفصحاء- رضا قلي هدايت- ج 2 چاپ 1329 ص 11».
87- رشيدالدين دهلوي هندي (1243) در «ايضاح لطافه المقال» بنقل «الامام الثاني عشر- علامه عبقاتي- چاپ نفج ص 47».
88- نسب شناس شهير، ابوالفوز، محمد امين سويدي بغدادي (1246) در «سبائک الذهب، في معرفه قبائل العرب ص 78» در خط عسکري ذکر نموده است.
[ صفحه 37]
89- قاضي جواد بن ابراهيم بن محمد ساباط هجري بصري حنفي (1250 -1188) که نخست مسيحي بود و از آن پس گرايش به اسلام پيدا کرد در «البراهين الساباطيه فيما يستقيم به دعائم المله المحمديه»، چاپ عراق به نقل علامه نوري در «کشف الاستار».
90- شيخ عبدالکريم يماني (در گذشته قبل از 1291) ضمن اشعاري که پيرامون حضرت مهدي سروده و در «ينابيع الموده باب 84 آنها را عينا آورده است.
91- محدث عالي قدر، سليمان بن ابراهيم قندوزي حنفي معروف به خواجه کلان (1294 -1220) در «ينابيع الموده، آخر باب 56 و آخر باب 79، که بارها در ترکيه، هند ، عراق، ايران و در هفتمين بار به سال 1384 در نجف اشرف بچاپ رسيده است.
92- شيخ حسن عدوي حمزاوي شافعي مصري (1303) در «مشارق الانوار في فوز اهل الاعتبار» چاپ مصر.
93- مولف «تشييد المباني» در گذشته قبل از 1306 به نقل علامه محقق مير حامد حسين نيشابوري هندي در «استقصاء الافهام» ص 103 چاپ لکهنو.
94- سيد مومن بن حسن بن مومن شبلنجي مصري (1252- بعد از 1308) در فصل ويژه حضرت مهدي (ع) در «نور الابصار» ص 150، چاپ مصر 1322.
95- محمود بن وهيب قزاغولي بغدادي حنفي در کتاب «جوهره الکلام» مطبوع ص 157 در فصلي که تحت عنوان
[ صفحه 38]
«المجلس الثلاثون في فضائل محمد المهدي رضي الله عنه» ويژه حضرت مهدي گشوده به ولادت و غيبت آن بزرگوار اعتراف کرده است.
96- عمادالدين حنفي به نقل علامه نوري از بعضي اصحاب خود در «کشف الاستار ص 60» اعتراف به ولادت حضرت مهدي نموده ولي علامه نوري از نص کلام او اظهار بي اطلاعي کرده است.
97- فاضل محقق قاضي بهلول بهجت افندي قندوزي زنگه زوري در گذشته (1350) در «محاکمه در تاريخ آل محمد» که از ترکي به فارسي ترجمه و بالغ بر ده مرتبه در ايران به چاپ رسيده و نمايشگر عالي ترين و محققانه ترين بحث درباره امامت است.
98- شيخ عبيدالله امر تسري حنفي معاصر در «ارجح المطالب في عند مناقب اسد الله الغالب اميرالمومنين علي بن ابيطالب» که به زبان اردو ص 377 نگارش و در لاهور به چاپ رسيده است.
99- سيد عبدالرزاق بن شاکر بدري شافعي معاصر در کتاب خود «سيره الامام العاشر، علي الهادي» (ع) ص 131.
100- محمد شفيق غربال، مورخ شهير و عضو مجمع لغوي در قاهره (1381 -1311) در- «دائره المعارف...» که به قلم گروهي از متخصصين در 2000 صفحه نگارش ياتفه و بسال 1965 در قاهره به چاپ رسيده، زير عنوان: «الائمه الاثنا عشريه» نوشته است که حضرت مهدي در سنه 873 ميلادي (که همزمان با 260 هجري آغاز غيبت
[ صفحه 39]
صغري مي باشد) غايب گرديده.
101- خيرالدين بن محمود بن محمد زرکلي دمشقي (1396 -1310) در «الاعلام- ج 6 ص 80» چاپ سوم ضمن فصلي که به نام محمد بن الحسن العسکري باز نموده اعتراف به ولادت آن حضرت کرده است.
102- يونس احمد سامرائي در کتاب «سامراء في ادب القرن الثالث الهجري» که با همکاري دانشگاه بغداد بسال 1698 ميلادي به چاپ رسيده در ص 46 پيرامون واژه «عسکري» گويد:
گروهي از شخصيتها حامل نسبت به اين کلمه اند، از جمله ابوالحسن علي هادي بن محمد الجواد العسکري و فرزندش حسن بن علي و ابوالقاسم محمد بن الحسن العسکري، و او مهدي منتظر است.
و در پاورقي همين صفحه تصريح به قبه و سرداب غيبت نموده و گويد: همانجاست که پندارند مهدي منتظر در آن غيبت نموده، آنگاه گويد: اين سرداب را کثيري از مسلمين در دوره ي سال زيارت مي کنند.
بدين ترتيب گر چه نامبرده تصريح به تاريخ ولادت آن حضرت نکرده است لکن همان را که ديگران درباره حضرت مهدي نوشته اند صريحا و بدون هيچ گونه ترديدي آن را نوشته و ولادت حضرت را امر مسلمي دانسته است.
اين شخصيت هاي بزرگ از اهل تسنن بر ولادت حضرت مهدي تصريح کرده اند و از اين جا مي توان گفت که مساله تولد امام مهدي از مسلمات گروهي عظيمي از علماء
[ صفحه 40]
اهل تسنن مي باشد، و کساني که قائل به تولد او نيستند و مي گويند در آينده متولد خواهد شد در اقليت مي باشند.
با اين شناخت فشرده از امام مهدي اکنون لازم است که به اصل مطلب که «مهدي در نهج البلاغه» است بپردازيم.
[ صفحه 41]