بازگشت

خطبه 190


الزموا الارض ، و اصبروا علي البلاء ، و تحرکوا بايديکم و سيوفکم في هوي السنتکم ، و لا تستعجلوا بما لم يعجله الله لکم فانه من مات علي فراشه و هو علي معرفه حق ربه و حق رسوله و اهل بيته مات شهيدا ، و وقع اجره علي الله و استوجب ثواب ما نوي من صالح عمله ، و قامت النيه مقام اصلاته لسيفه ، و ان لکل شي ء مده و اجلا. [1] بر جاي خود استوار بوده (بدون اجازه و حساب از اقدام به نبرد خود داري کنيد) در برابر بلاها و مشکلات پايدار باشيد شمشير هايتان را در راه هوي و هوس و سخناني که از زبانتان سر مي زند بکار نياندازيد. [2] درباره آنچه خداوند شتاب و عجله را نسبت به آن روا



[ صفحه 77]



نداشته شتاب مکنيد ، زيرا کسي که از شما در بستر خود بميرد اما آنچنان که شايسته است خدا و پيامبر و اهل بيتش را که (مسئول امامت و جانشيني پيامبرند) شناخته باشد شهيد از دنيا رفته ، و پاداش او بر خداست و از ثواب کارهاي شايسته اي که قصد انجام آن را داشته برخوردار خواهد بود و نيتش جايگزين شمشير زدن براي خدا و جان باختن در راه اوست.

پس- توجه داشته باشيد- هر چيزي را وقت مشخص و هر کاري را سرانجامي است.

علامه قندوزي در ينابيع الموده باب 74 اين فراز از خطبه «نهج البلاغه » را ضمن ديگر فرازهاي «نهج البلاغه» که مربوط بحضرت مهدي است ايراد نموده و بدين ترتيب اعتراف مي کند که امام امير مومنان با ايراد اين کلمات قدسيه پيشگوئي از حضرت مهدي نموده و مردم را به وظيفه آنها در فراز و نشيبهاي زندگي و هنگام غيبت آن حضرت هشدار مي دهد که مبادا از روي هواي نفس و بدون در نظر گرفتن مصالح اسلامي از روي احساسات اقدام بجنگ و شمشير زدن کنند و به خيال رسيدن به مقام شهادت خود و ديگران را به خطر بياندازند.

ضمنا امير مومنان (ع) در اين فرمايش نظر مردم را بيک نکته بسيار ارزنده معطوف داشته و خاطر نشان مي کند که نائل گرديدن بفيض اعلاي شهادت ، تنها برفتن در ميدان جنگ و کشته شدن با سلاح هاي مورد استفاده در جنگ نيست تا پيران ، زنان ، مسولان ديگر وظايف ، افراد ناتوان



[ صفحه 78]



و معذور از رفتن بميدانهاي جنگ براي رسيدن بفيض شهادت محروم و دچار حسرت شوند.

بلکه اينگونه افراد يا افراد سالم و توانمندي که نقش هاي گوناگون حياتي و ارزشمند در جامعه اسلامي دارند اگر وظيفه خدا شناسي ، پيامبر شناسي و امام شناسي را در حد خود انجام داده و عملا به لوازم آن پاي بند باشند هر چند که در بستر آرام و در کنار زن و فرزند هم بميرند شهيد از دنيا رفته و بپاس وظيفه شناسي از پاداش مقام شهادت برخوردار خواهند بود.

بديهي است کساني که انواع مسوليت هاي علمي ، اجتماعي و شرعي را بعهده دارند يا با قلم و بيان ، با طرح و نقشه با کمکهاي مادي و تشويق نيروهاي اعزامي از دور جبهه هاي جنگ عليه کفر و استعمار را تقويت و عرصه را بر دشمن تنک مي کنند يا از همين طرق به ترويج اسلام و تضعيف دشمنان در محيطهاي غير جبهه جنگ مي پردازند و از صرف امکانات مادي و معنوي خود در اين باره دريغ نمي ورزند ، همه و همه مصداق واقعي و نمونه فرمايش امير مومنان خواهند بود و هر چند که در بستر خواب از دنيا بروند داراي مقام شهيد خواهند بود.

و هر آن کس که در وظائف خدا شناسي ، پيامبر شناسي ، امام شناسي يا گردن نهادن به لوازم آن تقصير کند و از روي هوي و هوس و بطمع سودمادي يا شهرت ، در ميدان جنگ هم که شرکت کند و کشته شود شهيد مورد نظر و گواهي قرآن و اسلام نيست.



[ صفحه 79]



آري نمونه آن خوارج و افراد لشکر عمر سعد در کربلا بودند که صدها نفر از آنها در ميدان جنگ کشته شدند در حالي که امامهاي بر حق خود را نشناخته يا شناخته بودند و با جبهه گيري شمشير بر روي آنان کشيدند.

چنانچه نمونه ي آن در حال حاضر رو در روئي و جنگ گروهي از مردم عراق عليه ايران است که بخاطر مطامع و منويات شوم دشمنان اسلام دو کشور مسلمان نشين را بخاک و خون کشاندند.

بنابر اين عراقيان بيشماري که در اين غائله جان خود را از دست دادند نه تنها نمي توان نام شهيد بر آنها نهاد که با قيام مسلحانه عليه مسلمانان مفسد في الارض و عامل بزرگترين جنايت بوده و خود و اربابشان در پيشگاه خدا و خلق روسياه و گرفتار کيفر اين همه تجاوزات و کشتارها خواهند بود.

بهر حال امام با ايراد اين سخن فرا رسيدن قيامت را بدانچه رخ داده و بوقوع پيوسته تشبيه نموده و آنگاه اين مطلب را با حرف «قد» که به اصطلاح بيانگر تحقيق است تاکيد فرموده و گويد:

چنانست که نشانه هاي آن (قيامت) مثل ظهور دجال ، ظهور مهدي و عيسي عليهمالسلام و جز اينها (ديگر چيزهاي حتمي الموقوع) لباس وجود پوشيده.

ابن ميثم پيرامن جمله و لا تحرکوا بايديکم و سيوفيکم في هوي السنتکم نوشته است: اين سخن نهي از جهاد بدون فرمان يکي از امامان (معصوم) پس از امير مومنان است



[ صفحه 80]



که از فرزندان حضرتش مي باشند و اين به هنگامي خواهد بود که کسي از آن امامان بمنظور برقراري حکومت حق بپا نخواسته باشد ، چه اينگونه حرکتها و جنبشها جز با اجازه امام وقت جايز نخواهد بود و... [3] .



[ صفحه 81]




پاورقي

[1] خطبه 190 آغاز آن احنده شکرا لانعامه مي باشد.

[2] و بنابر حذف مفعول و لا تحرکوا (که کلمه فتنه باشد) ترجمه عبارت چنين است: و با دستها و شمشيرهايتان فتنه ها را تحريک نکنيد.

[3] ج 4 ص 210.